[عبارت]

mettre la table

/mɛtʁ la tabl/

1 چیدن میز

  • 1.Maintenant, les enfants mettent la table seuls.
    1. حالا بچه‌ها میز را به تنهایی می‌چینند.
  • 2.Pouvez-vous mettre la table, Barbara ?
    2. باربارا، شما می‌توانید میز را بچینید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان