[اسم]

la modestie

/mɔdɛsti/
قابل شمارش مونث

1 تواضع فروتنی

  • 1.Malgré son succès, cet acteur est connu pour sa modestie.
    1. علی رغم موفقیتش، این بازیگر به دلیل تواضعش معروف است.
  • 2.Sa modestie l'empêche de se vanter.
    2. تواضعش مانع فخر فروختنش می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان