[فعل]

se modifier

/mɔdifje/
فعل بی قاعده فعل بازتابی
[گذشته کامل: modifié] [حالت وصفی: modifiant] [فعل کمکی: être ]

1 تغییر کردن

  • 1.C'est une impression qui se modifie sans cesse.
    1. این احساسی است که بی‌وقفه تغییر می‌کند.
  • 2.Le règlement ne se modifie pas comme cela.
    2. قانون اینچنین تغییر نمی‌کند.

2 تغییر دادن اصلاح کردن (modifier)

مترادف و متضاد réformer
  • 1.Il faut modifier la stratégie commerciale de l'entreprise.
    1. باید استراتژی [راهبرد] تجاری شرکت را تغییر داد.
  • 2.Nous allons modifier le rez-de-chaussée de la maison.
    2. ما (طبقه) همکف خانه را تغییر خواهیم داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان