[اسم]

la nostalgie

/nɔstalʒi/
قابل شمارش مونث

1 حسرت گذشته دلتنگی، آرزوی گذشته

  • 1.Les personnes âgées regardent souvent avec nostalgie l'époque de leurs 20 ans.
    1. افراد مسن اغلب با حسرت گذشته به 20سالگی‌شان نگاه می‌کنند.
  • 2.Pour nous, la nostalgie est un signe de faiblesse.
    2. برای ما حسرت گذشته یک نشانه ضعف است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان