[اسم]

la patinoire

/patinwaʀ/
قابل شمارش مونث

1 زمین پاتیناژ پیست پاتیناژ

  • 1.Avec la pluie, la route est une véritable patinoire.
    1. با باران، جاده یک زمین پاتیناژ واقعی است.
  • 2.Nous sommes allés à la patinoire mercredi.
    2. ما چهارشنبه به زمین پاتیناژ رفتیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان