[اسم]

la pause

/poz/
قابل شمارش مونث

1 وقت استراحت وقفه، تنفس

  • 1.J'ai mangé une salade pendant ma pause.
    1. در وقت استراحتم یک سالاد خوردم.
  • 2.Nous allons continuer notre débat après la pause.
    2. ما بعد از وقفه [تنفس] مذاکره‌مان را ادامه خواهیم داد.

2 وقفه (فیلم) مکث

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان