[فعل]

pister

/piste/
فعل گذرا
[گذشته کامل: pisté] [حالت وصفی: pistant] [فعل کمکی: avoir ]

1 رد پای (کسی یا حیوانی را) دنبال کردن رد (کسی یا حیوانی را) گرفتن، ردیابی کردن

  • 1.Il savent pister les bêtes sauvages.
    1. آنها بلدند رد پای حیوانات وحشی را دنبال کنند.
  • 2.Le policier a pisté le cambrioleur jusqu'à sa cachette.
    2. پلیس رد سارق را تا مخفیگاهش گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان