[عبارت]

plein à craquer

/plɛ̃ a kʁake/

1 لب به لب پر بسیار متراکم، بسیار شلوغ

  • 1.La file d'attente est pleine à craquer.
    1. صف انتظار بسیار متراکم است.
  • 2.La salle de café étaient pleine à craquer. On ne s'entendait plus parler.
    2. سالن کافه لب به لب پر بود. دیگر صدای حرف زدن یکدیگر را نمی‌شنیدیم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "پر تا (حد) از هم پاشیدن" است که کنایه از "لب به لب پر"، "بسیار متراکم" و یا "بسیار شلوغ" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان