[اسم]

le prévenu

/pʀev(ə)ny/
قابل شمارش مذکر
[جمع: prévenus] [مونث: prévenue]

1 متهم

  • 1.Ce prévenu est interrogé par le tribunal.
    1. این متهم توسط دادگاه بازجویی می‌شود.
  • 2.Le prévenu a pu prouver son innocence.
    2. متهم می‌توانست بی‌گناهی‌اش را اثبات کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان