[صفت]

pratiquant

/pʁatikɑ̃/
قابل مقایسه

1 به‌جاآورنده اعمال مذهبی عامل به فرایض مذهبی

  • 1.Cette famille est croyante et pratiquante.
    1. این خانواده معتقد و به‌جاآورنده اعمال مذهبی است.
  • 2.Elle est croyante mais peu pratiquante.
    2. او معتقد است اما کمتر عامل به فرایض مذهبی است.
[اسم]

le pratiquant

/pʁatikɑ̃/
قابل شمارش مذکر

2 (فرد) به‌جاآورنده اعمال مذهبی

3 بازیکن (ورزش)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان