[عبارت]

presser l'orange et jeter l'écorce

/pʁese lɔʁɑ̃ʒ e ʒəte lekɔʁs/

1 نمک خوردن و نمکدان شکستن قدرناشناسی کردن

  • 1.Je suis triste, il presse l'orange et jette l'écorce.
    1. من ناراحتم، او نمک خورد و نمکدان شکست.
  • 2.Tu ne peux pas presser l'orange et jeter l'écorce comme ça !
    2. تو نمی‌توانی اینطور قدرناشناسی کنی!
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "فشار دادن پرتقال و دور انداختن پوستش" است و کنایه از "نمک خوردن و نمکدان شکستن" یا "قدرناشناسی کردن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان