[صفت]

privilégié

/pʀivileʒje/
قابل مقایسه

1 خاص استثنایی، ویژه

  • 1.Ces deux pays partagent une histoire commune et une relation privilégiée.
    1. این دو کشور در یک تاریخ مشترک و رابطه‌ای استثنایی [خاص] سهیم هستند.
  • 2.Partout, il y a des classes privilégiées.
    2. همه جا کلاس‌های خاص (برای افراد ویژه) وجود دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان