Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . مشاور تبلیغاتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le publiciste
/pyblisist/
قابل شمارش
مذکر
1
مشاور تبلیغاتی
مدیر برنامه تبلیغاتی
1.Le directeur veut faire appel à cette publiciste.
1. مدیر میخواهد از این مشاور تبلیغاتی کمک بگیرد.
2.Tu es le meilleur publiciste.
2. تو بهترین مشاور تبلیغاتی هستی.
تصاویر
کلمات نزدیک
publication
public
pubis
puberté
pub
publicitaire
publicité
publier
publiquement
pubère
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان