[اسم]

la publicité

/pyblisite/
قابل شمارش مونث

1 آگهی

  • 1.J'ai vu l'ordinateur portable dans une publicité et je l'ai acheté.
    1. من لپ تاپ را در یک آگهی دیده‌ام و آن را خریده‌ام.
  • 2.Pierre dirige une agence de publicité.
    2. "پی‌یر" یک آژانس آگهی را اداره می‌کند.
تفاوت تبلیغات و آگهی
تفاوت معناداری بین تبلیغات و آگهی‌ها وجود دارد: تبلیغات، یک فرآیند است و آگهی‌ها نتیجه نهایی آن فرآیند به شمار می‌آیند، اما این دو اصطلاح اغلب به جای یکدیگر به کار می‌روند. دوم، و شاید مهم‌تر از مورد نخست، در حالی‌که عامه مردم، واژه "تبلیغات" را به قصد پوشش دادن به همه انواع "آوازه‌گری" به کار می‌برند، در داخل صنعت تبلیغات، از این واژه برای اشاره به مفهوم نسبتاً خاص دیگری استفاده می‌شود (گرچه در این زمینه نیز سردرگمی و تداخل معنایی همچنان وجود دارد).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان