[اسم]

le répondeur

/ʀepɔ̃dœʀ/
قابل شمارش مذکر

1 پیغام‌گیر

  • 1.En cas d'absence, laissez-moi un message sur le répondeur.
    1. در صورت نبودن، روی پیغام‌گیر برایم یک پیام بگذارید.
  • 2.Il écoute les messages enregistrés sur son répondeur.
    2. او پیام‌های ضبط شده روی پیغام‌گیرش را گوش می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان