[اسم]

la randonnée

/ʀɑ̃dɔne/
غیرقابل شمارش مونث

1 پیاده‌گردی (پیاده‌روی طولانی در خارج از شهر)

  • 1.En randonnée, je préfère marcher librement.
    1. در پیاده‌گردی، من ترجیح می‌دهم که آزادانه قدم بزنم.
  • 2.J'aime les randonées en famille.
    2. من پیاده‌گردی خانوادگی را دوست دارم.
faire de la randonnée
پیاده‌گردی کردن
une randonnée à vélo/cheval...
پیاده‌گردی با دوچرخه/اسب...
  • Des vêtements et des bottes pour la randonnée à cheval sont disponibles gratuitement sur place.
    لباس و چکمه‌های اسب‌سواری [پیاده‌گردی با اسب] به صورت رایگان در محل در دسترس هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان