[اسم]

le rang

/ʀɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 مقام رتبه، موقعیت

  • 1.Elle termine le marathon au quatrième rang.
    1. او در مقام چهارم ماراتون (مسابقه دو) را به پایان می‌رساند.
  • 2.Un rang social.
    2. یک موقعیت اجتماعی.

2 ردیف

  • 1.Le rang des fauteuils
    1. ردیف صندلی‌ها
  • 2.Se placer au dixième rang
    2. در ردیف دوم نشستن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان