[اسم]

le représentant

/ʀ(ə)pʀezɑ̃tɑ̃/
قابل شمارش مذکر
[جمع: représentants] [مونث: représentante]

1 نماینده

  • 1.Chaque groupe envoie un représentant à la réunion.
    1. هر گروه یک نماینده به جلسه می‌فرستد.
  • 2.Les représentants de plusieurs pays ont participé au déjeuner.
    2. نمایندگان کشورهای مختلف در (ضیافت) ناهار شرکت کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان