[فعل]

reprogrammer

/ʀ(ə)pʀɔgʀame/
فعل گذرا
[گذشته کامل: reprogrammé] [حالت وصفی: reprogrammant] [فعل کمکی: avoir ]

1 دوباره برنامه‌نویسی کردن

  • 1.L'informaticien reprogramme son logiciel.
    1. کارشناس رایانه نرم‌افزارش را دوباره برنامه‌نویسی کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان