[عبارت]

rester debout

/ʀɛste d(ə)bu/

1 در حالت ایستاده ماندن ایستادن

  • 1.Elle ne doit pas rester debout.
    1. او نباید بایستد. [او نباید در حالت ایستاده بماند.]
  • 2.Je préfère rester debout, merci.
    2. ترجیح می‌دهم بایستم، ممنون.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان