[فعل]

restituer

/ʀɛstitɥe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: restitué] [حالت وصفی: restituant] [فعل کمکی: avoir ]

1 دوباره زنده کردن دوباره بازگرداندن، دوباره برقرار کردن

  • 1.C'est un film qui restitue bien l'atmosphère d'une époque.
    1. این فیلمی است که حال و هوای این عصر [دوره] را دوباره به خوبی زنده می‌کند.
  • 2.Elle restitue l'intégralité du texte.
    2. او کلیت متن را دوباره بازمی‌گرداند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان