[اسم]

le revers

/ʀ(ə)vɛʀ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: revers]

1 یقه برگردان (کت، پالتو و...)

  • 1.Cette dame avait une fleur épinglée sur le revers de sa veste.
    1. این خانم یک گل‌سینه روی یقه برگردان کتش داشت.
  • 2.Il avait un pin sur son revers.
    2. او یک سنجاق سینه روی یقه برگردانش داشت.

2 ضربه با پشت راکت (تنیس) ضربه بکهند

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان