[فعل]

ronronner

/ʁɔ̃ʁɔnˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: ronronné] [حالت وصفی: ronronnant] [فعل کمکی: avoir ]

1 خُرخُر کردن (گربه)

  • 1.Chat qui ronronne
    1. گربه‌ای که خرخر می‌کند.

2 غیژ غیژ کردن (صدای موتور)

  • 1.L'avion qui ronronne
    1. هواپیمایی که غیژ غیژ می‌کند.

3 به کار خود ادامه دادن به روال عادی ادامه دادن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان