[قید]

séparément

/sepaʀemɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 جداگانه به طور مجزا

  • 1.Chaque pièce de rechange est vendue séparément.
    1. هر قطعه یدکی به طور مجزا فروخته می‌شود.
  • 2.Ils partent toujours en vacances séparément.
    2. آنها همیشه جداگانه به تعطیلات می‌روند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان