[اسم]

la salutation

/salytasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 عرض سلام درود

  • 1.Il a commencé son discours après une brève salutation.
    1. او سخنرانی‌اش را بعد از یک عرض سلام کوتاه آغاز کرد.
  • 2.Le président adressa une salutation cordiale aux militants.
    2. رئیس جمهور درودی صمیمانه به مبارزان ابلاغ کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان