Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . خود را به زحمت انداختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
se donner du mal
/sə- dɔnˈe dy- mˈal/
1
خود را به زحمت انداختن
خود را در دردسر انداختن
informal
1.Il a dû se donner du mal pour vous retrouver.
1. او خودش را در دردسر انداخت تا شما را پیدا کند.
همیشه با حرف اضافه pour به فعل دوم اضافه میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
se donner de la peine
se coucher avec les poules
se casser la tête
se brosser les dents
se battre comme un lion
se donner un coup de peigne
se faire désintoxiquer
se faire mal
se faire plaisir
se faire refaire le nez
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان