[اسم]

la secousse

/səkˈus/
قابل شمارش مونث

1 لرزش لرزه، رعشه، تکان شدید

  • 1.Violente secousse
    1. لرزش شدید

2 آشوب شلوغی

  • 1.La grande secousse de la révolution
    1. آشوب بزرگ انقلاب

3 شوک (روانی)

  • 1.Ça a été pour lui une terrible secousse.
    1. این برای او شوک وحشتناکی بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان