[اسم]

la sensation

/sɑ̃sasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 احساس حس

  • 1.J'avais une sensation de picotement dans les doigts.
    1. من حس سوزشی در انگشتانم داشتم.
  • 2.La musique crée une sensation de joie et de gaieté.
    2. موسیقی احساس لذت و سرخوشی ایجاد میکند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان