Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . آگاه کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
sensibiliser
/sɑ̃sibilize/
فعل گذرا
[گذشته کامل: sensibilisé]
[حالت وصفی: sensibilisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
آگاه کردن
توجه (کسی را به چیزی) معطوف داشتن
1.Les campagnes anti-tabac sensibilisent les jeunes.
1. کمپینهای ضد تنباکو جوانان را آگاه میکنند.
2.Nous avons sensibilisé la population aux dangers de ce produit.
2. ما مردم را از خطرات این محصول آگاه کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
sensibilisation
sensationnel
sensation
sens moral
sens des affaires
sensibilisé
sensibilité
sensible
sensiblement
sensiblerie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان