[صفت]

souple

/supl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: souple] [مذکر قبل از حرف صدادار: souple] [جمع مونث: souples] [جمع مذکر: souples]

1 انعطاف‌پذیر

مترادف و متضاد agile changeable flexible dur inflexible raide rigide
  • 1.Cette patineuse est très souple.
    1. این اسکیت‌باز خیلی انعطاف‌پذیر است [خیلی انعطاف دارد.]
  • 2.Elle est restée très souple malgré son âge.
    2. او علی‌رغم سنش خیلی انعطاف‌پذیر مانده‌است.

2 نرم

مترادف و متضاد agile élastique
la démarche souple (du chat)
راه‌رفتن نرم (گربه)
  • 1. La mannequine a des démarches souples.
    1. مانکن راه‌رفتن نرمی دارد. [نرم راه می‌رود.]
  • 2. Regarde le chat ! Comme sa démarche est souple !
    2. گربه را ببین، چقدر راه رفتنش نرم است!

3 سازگار انعطاف‌پذیر

مترادف و متضاد accomodant arrangeant conciliant inflexible intraitable
une personne souple
فردی سازگار
  • 1. Notre chef d'entreprise est très souple.
    1. رئیس شرکتمان خیلی سازگار است.
  • 2. Soyez plus souple, sinon vous serez seuls.
    2. سازگارتر باشید وگرنه تنها می‌مانید.
une chose souple
چیزی انعطاف‌پذیر
  • 1. Louise, t'as vu cette emploi du temps souple ?
    1. لوییز، تو این آگهی استخدام را دیدی که زمانش انعطاف‌پذیر بود؟
  • 2. Nos horaires de travail sont souples.
    2. ساعات کاری ما انعطاف‌پذیر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان