[فعل]

témoigner

/temwaɲe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: témoigné] [حالت وصفی: témoignant] [فعل کمکی: avoir ]

1 شهادت دادن گواهی دادن

  • 1.Je témoignerai au procès.
    1. من در دادگاه شهادت خواهم داد.
  • 2.Mon avocat veut que ma sœur témoigne à mon procès.
    2. وکیلم می‌خواهد که خواهرم در محاکمه‌ی من شهادت بدهد [گواهی بدهد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان