[فعل]

tergiverser

/tɛʁʒivɛʁsˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: tergiversé] [حالت وصفی: tergiversant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تعلل کردن امروز فردا کردن

  • 1.Trop de projets, je tergiverse et le temps fuit.
    1. کارهای زیادی دارم اما امروز و فردا می‌کنم و زمان سریع می‌گذرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان