[صفت]

vain

/vɛ̃/
قابل مقایسه

1 بیهوده بی‌فایده، بی‌ثمر

  • 1.La décision a déjà été prise, donc mes arguments sont vains.
    1. تصمیم قبلا گرفته شده بود، پس استدلال‌های من بیهوده است.
  • 2.Travailler dur pour réussir n'est pas un effort vain.
    2. سخت کار کردن برای موفق شدن تلاشی بیهوده نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان