[اسم]

la vinaigrette

/vinɛgʀɛt/
قابل شمارش مونث

1 سس سرکه

  • 1.J'ai fait une vinaigrette à base d'huile et de vinaigre.
    1. من یک سس سرکه با روغن و سرکه درست کرده‌ام.
  • 2.La salade était servie avec une délicieuse vinaigrette.
    2. سالاد با یک سس سرکه خوشمزه سرو میشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان