[اسم]

la vote

/vɔt/
قابل شمارش مونث
[جمع: votes]

1 رای

  • 1.Je veux que mon vote soit enregistré.
    1. من می خواهم که رای من ثبت شود.
  • 2.Les femmes ont le droit de vote après cette révolution.
    2. زنها پس از این انقلاب، حق رای دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان