[فعل]

voter

/vɔte/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته کامل: voté] [حالت وصفی: votant] [فعل کمکی: avoir ]

1 رای دادن

  • 1.Ils ont voté contre ce parti.
    1. آنها بر ضد این حزب رای دادند.
  • 2.La majorité a voté sa mort.
    2. اکثریت به مرگ او رای دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان