[فعل]

kabullenmek

/kabʊɫlænmˈɛc/
فعل گذرا

1 پذیرفتن قبول کردن

  • 1.Bunu kabullenmek hiç kolay değil, biliyorum.
    1. پذیرفتن این اصلا آسان نیست، می‌دانم.
  • 2.Onun artık dönmeyeceğini kabullenmen gerek.
    2. باید بپذیری که او دیگر برنمی‌گردد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان