[اسم]

kabus

/kabˈʊs/
قابل شمارش

1 کابوس

مترادف و متضاد karabasan
  • 1.O kazadan sonra, her gece kabus görüyorum.
    1. بعد از آن تصادف، هر شب کابوس می‌بینم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان