[صفت]

solcu

/sɔɫdʒˈʊ/
قابل مقایسه

1 چپ گرا

  • 1.Ne yazık ki bizim solcu gruplar kendilerine sorun yarattılar.
    1. متاسفانه گروه‌های چپ‌گرای ما برای خودشان دردسر درست کرده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان