[فعل]

sorgulamak

/sɔrɡuɫamˈak/
فعل گذرا

1 بازجویی کردن بازپرسی کردن

  • 1.Polis beni sorgulamak istiyor.
    1. پلیس می‌خواهد از من بازجویی کند.
  • 2.Polis hırsızı sorguluyor.
    2. پلیس از دزد بازجویی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان