خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خبر دادن
[فعل]
أَخْبَرَ
فعل گذرا
1
خبر دادن
خبر کردن، گفت
1.أَخْبِرِينَا بِمَا حَدَث.
به ما بگویید چه اتفاقی افتادهاست.
2.ذَهَبَتْ إِلَى مُدِيرِ المَدْرَسَةِ، وَ أَخْبَرَتْهَا بِمَا شَاهَدَتْ.
بهسوی مدیر مدرسه رفت و او را از آنچه که دیده بود، باخبر کرد.
کلمات نزدیک
أغلق
تعاون
أخرج
مفتكر
صير
حافظ
اقتراح
مواطن
أحسنت
اصطفاف صباحي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان