خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دادن
[فعل]
أَعْطَى
فعل گذرا
1
دادن
1.أَعْطَاهَا حَقِيبَتَهَا.
کیفش را به او داد.
2.أَعْطَيْتُ الصَّبِيَّ الفَقِيرَ حِذَاءً.
من به آن پسر فقیر یک کفش دادم.
3.أَعْطَيْتُهُ لَهُ.
آن را به او دادم.
4.كَانَ ذُوالقَرنَينِ مَلِكاً عَادِلاً مُوَحِّداً قَدْ أَعْطَاهُ اللهُ القُوَّةَ، وَ كَانَ يَحْكُمُ مَنَاطِقَ وَاسِعَةً.
ذوالقرنین پادشاه عادل یکتاپرستی بود که خداوند قطعاً به او نیرو داده بود و بر مناطق پهناوری حکومت میکرد.
کلمات نزدیک
صنع
بدأ
توقف
سحب
دماغ
منتصف العمر
كبار
مراهق
مولود
مسرور
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان