خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بستن
[فعل]
أَغْلَقَ
فعل گذرا
1
بستن
1.الجَوُّ بَارِدٌ، أَغْلِقِ النَّافِذَةَ.
هوا سرد است، پنجره را ببند.
2.كَانَتْ فَاطِمَةُ تَذْهَبُ لِإِغْلَاقِ حَنَفِيَّةِ المَاءِ الَّتِي كَانَتْ مَفْتُوحَة قَلِيلاً.
فاطمه میرفت تا شیر آبی که کمی باز بود را ببندد.
کلمات نزدیک
تعاون
أخرج
مفتكر
صير
شق
أخبر
حافظ
اقتراح
مواطن
أحسنت
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان