خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تأکید کردن
[فعل]
أَكَّدَ
فعل ناگذر
1
تأکید کردن
اطمینان دادن
1.أَكَّدَ الرَّئِيس رُوحَانِي عَلَى الدِّرَاسَة العَاجِلَة لِمِلَف الهُجُوم عَلَى السِّفَارَة.
رئیس جمهور روحانی بر مطالعه فوری پرونده حمله به سفارت تأکید کرد.
2.أَكَّدَ لِي مُحَمَّد أَنَّهُ مُسَافِر غَداً.
محمد به من اطمینان داد که فردا به مسافرت میرود.
کلمات نزدیک
من دون الله
مع بعض
لدى
على مر العصور
سواء
ابتعد
اتجاه
أدار
استطاع
دون أن
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان