خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شروع شدن
[فعل]
اِبْتَدَأَ
فعل ناگذر
1
شروع شدن
1.إِبْتَدَأَتْ عُطْلَةُ الصَّيْفِ وَ هَذَا يَجْعَلُنِي سَعِيداً.
تعطیلات تابستان شروع شد و این من را خوشحال میکند.
2.يَبْتَدِئُ العَامُ الدِّرَاسِيُّ الجَدِيدُ.
سال تحصیلی جدید شروع میشود.
کلمات نزدیک
تفكر ساعة
إضاعة
كنس
استحم
احتفل
تلميذ
جلوس
دراسة
دراسي
عام
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان