خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به پیشواز رفتن
[فعل]
اِسْتَقْبَلَ
فعل گذرا
1
به پیشواز رفتن
استقبال کردن
1.الرَّئِيس رُوحَانِي يَسْتَقْبِلُ رَئِيس وُزَرَاء بَاكِسْتَان رَسْمِيّاً.
رئیس جمهور ایران از نخستوزیر پاکستان استقبال رسمی کرد.
2.غَداً نَسْتَقْبِلُ ضُيُوفَنَا.
فردا به پیشواز میهمانانمان خواهیم رفت.
کلمات نزدیک
اختار
انبعث
استعان
وقاية
مضيء
استقر
أشعل
تجلى
استوى
أصلح
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان