Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . شعلهور کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
أَشْعَلَ
فعل گذرا
1
شعلهور کردن
1.مَعَ حُلُول الظَّلَام نُشْعَلُ نَارَ المُخَيَّم، وَ نَرْقُصُ حَولَهَا.
با آمدن تاریکی آتش اردوگاه را شعلهور میکنیم و دور آن میرقصیم.
2.هُمْ أَشْعَلُوا النَّارَ حَتَّى ذَابَ النُّحَاسُ.
آنان آتش را شعلهور کردند تا مس ذوب شد.
کلمات نزدیک
استقر
استقبل
اختار
انبعث
استعان
تجلى
استوى
أصلح
محاربة
نحو
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان