خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یک جغد
[اسم]
بُومَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: أَبْوَام]
1
یک جغد
1.لَا تَتَحَرَّكُ عَيْنُ البُومَة، فَإِنَّهَا ثَابِتَةٌ.
چشم جغد تکان نمیخورد، زیرا ثابت است.
2.هُوَ يَخَافُ مِنَ البُوم.
او از جغد میترسد.
کلمات نزدیک
ديك صغير
دجاجة
نورس
بطة
حمامة
وز
بطريق
غراب
ديك رومي
نعامة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان