خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انجام شدن
[فعل]
تَمَّ
فعل ناگذر
1
انجام شدن
کامل شدن
1.قَرِيباً يَتِمُّ بِنَاءُ البَيْتِ.
بهزودی خانه ساخته میشود.
2.مِنَ الأَعْمَالِ العَظِيمَةِ الَّتِي تَمَّتْ بِوَاسِطَةِ هَذِهِ المَادَّةِ تَفْجِيرُ الأَرْضِ فِي قَنَاةِ "بَنَمَا".
از کارهای بزرگی که بهوسیلۀ این ماده انجام شد، انفجار زمین در کانال "پاناما" بود.
کلمات نزدیک
تقنية
تطوير
تحويل
اهتم
انهدم
صالحة للزراعة
منجم
قناة بنما
صحح
صبي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان