1 . انجام شدن
[فعل]

تَمَّ

فعل ناگذر

1 انجام شدن کامل شدن

  • 1.قَرِيباً يَتِمُّ بِنَاءُ البَيْتِ.
    به‌زودی خانه ساخته می‌شود.
  • 2.مِنَ الأَعْمَالِ العَظِيمَةِ الَّتِي تَمَّتْ بِوَاسِطَةِ هَذِهِ المَادَّةِ تَفْجِيرُ الأَرْضِ فِي قَنَاةِ "بَنَمَا".
    از کارهای بزرگی که به‌وسیلۀ این ماده انجام شد، انفجار زمین در کانال "پاناما" بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان