خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتفاق افتادن
2 . سخن گفتن
[فعل]
حَدَثَ
فعل ناگذر
1
اتفاق افتادن
1.حَدَثَ الإِنْفِجَارُ فِي اللَّيْل.
این انفجار در شب اتفاق افتاد.
2.كَيْفَ حَدَثَتْ تِلْكَ الكَارِثَة؟
چگونه آن فاجعه اتفاق افتاد؟
3.مَاذَا حَدَثَ لَكَ بَعْدَ ذَلِكَ اليَوم؟
بعد از آن روز چه اتفاقی برایت افتاد؟
[فعل]
حَدَّثَ
فعل ناگذر
1
سخن گفتن
گفتن، حرف زدن، صحبت کردن
مترادف و متضاد
تَکَلَّمَ
كَلَّمَ
1.حَدِّث مَعِي عَنِ الكَارِثَة.
در مورد آن فاجعه با من صحبت کن.
2.لَا تُحَدِّثْ بِمَا تَخَافُ تَكْذِيبَهُ.
چیزی را که از تکذیب آن میترسی، نگو.
کلمات نزدیک
عزة
مائدة
بصر
بيع
استلقى
حضر
ساجد
اعتمد
عش
خوف
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان